خداحافظی سرد خیاطان با لالهزار
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۲۱۲۴۹
همشهری آنلاین - مرضیه موسوی: برای یافتن این خیاطها و مغازههایشان باید سری به پاساژ جواهری و طبقه سوم این پاساژ بزنی؛ جایی که هنوز بهطور کامل توسط انبارهای لوازم برقی اشغال نشده و مثل وصلهای غریب، بیآنکه جلو چشم باشد خودنمایی میکند. تعداد خیاطهای قدیمی باقیمانده در لالهزار از تعداد انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«محمد غفار فخاری» پشت میز خیاطی نشسته و پدال زیر پایش را آهسته فشار میدهد. صدای چرخ بلند میشود و در چشم به هم زدنی، دو تکه پارچه به هم وصل میشود و باز تکه بعدی. 50 سالی میشود که خیاط است در لالهزار لبخند از صورتش کنار نمیرود. میگوید: «آن زمان اگر یکی از افراد فامیل وارد کار و حرفهای میشد، بقیه هم به سمت آن حرفه میرفتند. ما هم در لالهزار آشنایی داشتیم که پدرم مرا برای کار پیش او فرستاد. کار را که یاد گرفتم، به خودم آمدم دیدم درس را رها کردهام و برای خودم خیاطی شدهام. لالهزار آن زمان برای خودش برو بیایی داشت.
از همه جای تهران سفارش میآمد. وقت سر خاراندن نداشتیم. هر کس اگر وقتی هم پیدا میکرد، در همین اطراف در لالهزار قدم میزد. سینمایی میرفت و چیزی میخورد. هر کس از آشناها که به تهران میآمد، یک روزی را با هم در تهران و بهخصوص لالهزار میگشتیم. حالا که در این خیابان قدم میزنم دلم میگیرد.»از بیرونقی بازار خیاطی در لالهزار میگوید و کاغذی را نشان میدهد که روی آن نوشته «فروشی» و پشت شیشه مغازه چسبانده. او هم کمکم دارد تسلیم الکتریکیها میشود و چاره دیگری پیش پای خود نمیبیند.
خیاط 80 ساله لالهزاریک دستش را به میزی تکیه داده و با دست دیگر، پارچهای را اتو میکشد. اتو ظاهری کوچک اما سنگین دارد و هر بار که روی پارچه راه میرود، چین و گرهی از آن باز میکند. چندتایی پیراهن گَل دیوار آویزان است. یک چرخ خیاطی و یک میز برش، همه تشکیلات خیاطی «مهدی جاهد» را میسازد. متولد سال 1312 است و 70 سالی میشود که در لاله زار، به دوخت ودوز لباس مشغول است؛ کودکی و بعد، همه عمر را در همین خیابان پشت سر گذاشته است: «تمام لالهزار پارچهفروشی بود. لالهزار نو هم پر بود از مزون و خیاطی. خیاطیها در لالهزار هم کم نبودند.
از همان زمان باب بود که خیاطها شیک بپوشند و شیک بگردند. شیکپوشی یک خیاط، از شیک بودن ویترین مغازهاش مهمتر بود. آن زمان خیاطی در لالهزار درآمد خوبی داشت. من هم خیاط پر تلاشی بودم. اوایل برای خیاطهای دیگر کار میکردم. کارم خوب بود و هر کجا که میرفتم، سعی میکردند مرا نگه دارند. یک روز یکی از دوستانم آمد و گفت چرا برای خودت خیاطی باز نمیکنی، و این کارگاه را خریدیم. دورههایی بود که از بس سرمان شلوغ میشد، شب در کارگاه میماندیم و از صبح زود کار را شروع میکردیم. لالهزار به مرور تغییر کرد. من هم کمکم پیر شدم. از طرفی کار دیگری بلد نبودم. این شد که ماندم در همین کارگاه.»
2ـ 3 لباس آویزان از جارختی را نشان میدهد و میگوید: «این اوضاع شب عیدی ما است.» حالا در آستانه 82 سالگی هم عبور از میان هیاهوی موتورسیکلتهای لالهزار برایش سخت است و هم بالا آمدن از پلههای پاساژ تا طبقه سوم.
کم حرف است و بیشتر از اینکه چیزی بگوید، گوش میکند. سرش گرم کار است. پشت میز خیاطی نشسته و متری هم دور گردن دارد. «کرمی» مثل همه خیاطهای قدیمی لالهزار ظاهری اتو کشیده دارد و فکر میکنی خط اتوی پیراهنش هندوانهای را میبرد. قد کشیدهای دارد و لاغر اندام است. با موهایی شانه زده و مرتب. و عینکی که ریزبینی خیاطها را در ذهن تداعی میکند. او میگوید: «خیاطهای این دوره و زمانه را نمیدانم اما خیاطهای قدیمی ماهر و دقیق بودند. برای اینکه سفارشی کار میکردند و باید میدانستند که چه لباسی در تن چه کسی مناسبتر است و مدام بامتر و اندازه سر و کار داشتند.
خیاطها جماعت پر حوصلهای هستند. همه عمر سر و کله زدن با دوخت و دوز و وصل کردن لباس به هم، روی خلق و خوی ما خیاطها تأثیر زیادی گذاشته است.» از لالهزار میگوید که روزگاری بورس دوخت لباس بود و ویترینهای مزونهایش، همیشه آلامدترین لباسها را در خود جای میداد. جدیدترین لباسها در همین لالهزار مد میشد و اگر کسی طالب دوخت آن بود، باید به خیاطهای همین خیابان مراجعه میکرد: «آن زمان این خیابان پر از پارچهفروشی بود.
هر کس پارچهای میخرید مستقیم سراغ ما خیاطها میآمد و مدل دلخواهش را سفارش میداد. آن زمان ما با عشق و علاقه کار میکردیم و بیش از درآمد، به این فکر میکردیم که لباسی که میدوزیم از هر نظر زیبا و برازنده باشد. خیاطی این روزها فقط محل درآمد است و دیگر کسی مثل خیاطهای لالهزار با عشق و علاقه خیاطی نمیکند. البته دیگر از اساس خیاطی به فراموشی سپرده شده است و کسی لباسهای دوخت خیاطها را نمیپسندد و همه به دنبال لباسهای آماده هستند.»
کد خبر 737991منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر لاله زار آن زمان لباس ها خیاط ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۲۱۲۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خداحافظی تیلور از تشک کشتی؟ جادوگر مربی میشود
دیوید تیلور رقیب اصلی حسن یزدانی بعداز دو شکست پیاپی مقابل هموطن خود در انتخابی تیم ملی کشتی آمریکا، از کشتی خداحافظی خواهد کرد.
به گزارش تابناک ورزشی؛ دیوید تیلور به عنوان گزینه اول هدایت تیم کشتی اوکلاهاما در نظر گرفته شده است که این میتواند به منزله پایان دوران حرفهای کشتی این کشتیگیر پرافتخار باشد که پنج طلای جهانی و المپیک را به دست آورده است.
به گزارش سایت Flo Wrestling، مدیران تیم کشتی ایالت اوکلاهاما و دیوید تیلور از اواخر هفته گذشته در مورد مربیگری دیوید تیلور در این تیم با هم در ارتباط بودند و مذاکراتشان را شروع کردند. این میتواند به منزله پایان دوران کشتی دیویدی تیلور باشد که اکنون روی به مربیگری آورده است.
با توجه به عدم تجربه تیلور در مربیگری، جذب تیلور با استانداردها در این ایالت همخوانی نخواهد داشت ولی نباید فراموش کرد که این کشتی گیر سالها کنار کایل ساندرسون (قهرمان المپیک 2004 آتن و مربی تیم ملی آمریکا) بوده و ممکن است توانایی انجام این کار را داشته باشد.
تیلور در المپیک ۲۰۲۱ توکیو در وزن ۸۶ کیلوگرم با شکست تاریخی حسن یزدانی به مدال طلا دست یافت. او همچنین سه بار قهرمان جهان شده است و مدال نقره مسابقات جهانی ۲۰۲۱ را بعداز باخت به پادشاه ایرانی کسب کرده است.
تیلور تابستان امسال برای رفتن به بازیهای پاریس ۲۰۲۴ رقابت داشت اما در مسابقات انتخابی المپیک مقابل آرون بروکس شکست خورد. او دو کشتی را ظرف پنج ساعت به بروکس باخت تا از رسیدن به المپیک پاریس بازماند.